کتاب حاضر ترجمه و تدوین سه کتاب بنام "کتاب بلومزدی نوشته هری بلامایرز، کتاب جیمز جویس نوشته ماتیو هاجارت و کتاب حاشیه بر اولیس نوشته دان گیفورد" میباشد
اولیس جویس (عصاره داستانی)/ ترجمه و تدوین منوچهر بدیعی؛ از کتاب های هری بلامایرز ، ماتیو هاجارت و دان گیفورد
خرید کتاب اولیس جویس
جستجوی کتاب اولیس جویس در گودریدز
معرفی کتاب اولیس جویس از نگاه کاربران
من به پایان چرخه خواندن 5 ماهه من رسیدم. در حقیقت، من نوعی آرامش را احساس کردم. از آنجا که من در حضور من بسیار موفقیت آمیز هستم سبک خاصی از کتاب، زبان، موضوع اصلی نیز خسته کننده است انسان می تواند به ناامیدی اعزام کند. در این زمان، مردم در اطراف من به نظر می رسد که زمان دشوار است، اما گاهی اوقات این کتاب برای زبان اصلی است. گاهی وقت این ایده را گرفتم. از سوی دیگر، نوازت ارکمن به هیچ وجه لذت خواندن من نیست. چنین متن عالی به حقیقت زنده مانده است؛ این متن ماهیت زبان زبان را نیز آسان ساخته است. اگر @ @ kã¶ylã¼ åÿive در متن اصلی ã§evirmiåÿ Türkçe kã¶ylã¼ åÿive، sã¶z oyunlarä در متن اصلی نار ± ± ± Türkçe sã¶z oyunlarä NA dã¶nã¼åÿtã¼rmã¼åÿ؛ سبک زندگی پر حرارت رنگ های خنثی بنفش و قرمز هستند (مثل Moral @). ± aäÿdalä در متن اصلی، با کاربران از ± متر کاهش یافته است، KA kã¶åÿe به ماندن در هم ± ± ± تیم کلمات اگر ترجیح داده، در متن برای پیدا کردن و استفاده از چنین کلمات ± تیم Türkçe. این n که ± kitabä از yã¼z شاید اولیس نیز ± آیا ± NDA MN kalacaäÿä به عنوان خوانده شده خواندن، Erkmen ± نار ± می توانید belleäÿimde.b gã¼ã§ sã¶yle sã¼reã§t هر وضعیت من در اینجا @ beäÿ دکمه @ TA ± با کلیک کردن dã¼åÿã¼ndã¼äÿã¼m من teåÿvik ettiäÿ gã¼ncelleme من از دوستانم سپاسگزارم به کسانی که الیسس را می خوانند، به کسانی که آن را می فهمند و می خوانند؛ ã¼stã¼n حتی در یک تحقیق طولانی آیا توسط hayranlä ± ± ± میلی آمپر می توان بدست آورد BA rakamä ± ± yorum.ulysse okuduäÿu sã¶yle من، شما نمی تواند ادعا sã¶yle edebilirim.lak Ulyssean anladä ± ± ± میلی آمپر آیا. henã¼z. و مانند بسیاری دیگر از کتابهای موفق.
مشاهده لینک اصلی
آنچه در مورد خودم از خواندن Ulysses کشف کردم: 1. من تنها یک @ major @ را در یک سال خوب دارم. من خواسته بودم این را بخوانم و همینطور پروست امسال. متاسفم، من فقط توانستم از طریق Ulysses.2. برای اولین بار از طریق کمک به دیگران کمک می کند. در این مورد، Blamires کتاب جدید Bloomsday بود. 3. متوجه شدم که جویس واقعا یک نابغه ادبی بود. من می توانم ببینم که چرا بعضی از نویسندگان پس از خواندن اویلسس نوشتن را ترک کردند، چرا که او استاد کلمه ی نوشته شده است. جرقه زدن او از صدا به صدا و سبک به سبک بدون از دست دادن روایت، به اندازه کافی اثبات شده است. گفتم لحظات تدیومی وجود دارد، بعضی از آنها صفحات زیادی طول می کشد، که رقیب و حتی بزرگ موبایل دیک برای خستگی خفیف است. هنگامی که بر روی آن قرار می گیرد، هنگامی که خاموش می شود، خسته کننده می شود. . . و هیچ اتهام دانشگاهی که شما می خواهید چیزی در مورد نهنگ را یاد بگیرند (که شما واقعا نمی توانید آن را انجام دهید)، این بار شما را نجات خواهد داد. 4. من متوجه هستم که جویس در یک راه بسیار بدبینانه بازی می کند. او با آنچه که او نمی گوید تا حدودی به آنچه که او می گوید، تنش عالی ایجاد می کند. صحنه مراسم تشییع جنازه / زیرزمینی یک قطعه شگفت آور از کار است. من احساس غم و اندوه، تاسف، ناراحتی، و به آرامی خندید، همه در یک بار. چنین کاسه مخلوطی از احساسات در آن بخش. بعد از آن، عضلات من از بین می روند، مثل اینکه نمی دانم که راه چیست، به طرز عاطفی، تا 6. هر کسی که اختصار @ K.M.R.I.A @ را سکه می زند، یک مجسمه محسوب می شود. آیا او اصطلاح را سکه گذاشته است؟ در هر صورت، او الهام بخش Pogues برای استفاده از آن در یک آهنگ، که سزاوار مجسمه به شیوه خود است. 7. جرات کردن خودت را بشناس ممکن است همه شما باید درباره جویس و مفهوم داستان به عنوان بیوگرافی خود بدانید. من بخشirens @ را دوست دارم، با صدای غنی از آواز خواندن آن، احساس می کند که در سایه Finnegans Wake نوشته شده است. یکی از مکان های مورد علاقه من یک مغز است. من نیاز به خواندن تمام Finnegans Wake.10 دارم. @ این یک سفارشی است که در تخریب بیشتر از رعایت احترام برخوردار است. @ ممکن است شایسته ترین شغل من باشد. Ever.11. من عاشق بخش هایی هستم که جویس به ظاهر کانال Lovecraft، سپس Dunsany، و سپس Wavy Gravy.12 را دوست دارد. جمله: @ Heaventree از ستاره آویزان شده با میوه آبنوس مرطوب مرطوب @ ممکن است یکی از جملات مورد علاقه من تمام وقت است. 13. باهوش خوب، خانم مولی! 14. من گم شدم و جایی پیدا کردم که دالالس و بلوم را در اختیار داشتم، اما هنوز یک یا دو نفر دیگر، یا هر دوی آنها، درون دایره خود، در خارج از محدوده آنها، هنوز من هستند. کلمات شادی، اعمال ددال و بلوم، مغز من، گذشته من، امید من، سرخوردگی های من، احساسات من .15. بله بله
مشاهده لینک اصلی
هنگامی که در نوجوانیام بودم، یک نسخه از اولیس را بر اساس توصیه برخی از آشنایی (که اکنون فراموش شده بود) خریدم که به من اطمینان داد که این ارقام موفقیت ادبی بوده است؛ این بزرگترین رمان است که تا به حال نوشته شده است. سالهاست که این کپی در قفسه افتاده است، صفحات آن به تدریج زردی بین پوششهای بیضوی و ستون فقرات ایجاد می شود. گاهی اوقات هنگام مرور قفسه ها من آن را بازیابی می کنم و تصویر را بر روی جلد بررسی می کنم - یک تصویر تک رنگ از نقاشی فوق العاده ای از برخی از پل ها که بیش از یک رودخانه منعکس می شود (احتمالا دوبلین) - و از این رو من می خواهم بفهمم رمان چه چیزی می تواند باشد . این تصویر موجب رکود و افسردگی و ناامیدی قدیمی جهان می شود، بدون اشاره به عاشقانه بودن. من چهره های تند و تیزانه ای از زمان های سخت و ماندگار را تصور می کردم، طعنه تلخ از آبجو دائمی در میخانه های قدیمی، فروپاشی عمیق افسرده و مرگ. من قطعه تصادفی متن را خواندم - به یاد می آورم اشاره ای به یک مراسم تشییع جنازه بود، اما در غیر این صورت اغلب گیج کننده می شد که تصور می شد هیچ بتنی نمی توانست برداشت کند. در کل نمیتوانم تصور کنم که چطور چنین کتابی میتواند بیش از نه صد صفحه را پشت سر بگذارد، بجز اینکه به عنوان قلهی هر چیزی ایستاده باشد. و بنابراین هر بار کتاب را به قفسه بازگردانده می شود. من شروع به شکیبایی اعتبار ادبی آشنای من کردم. اما در طول سالها این شهرت تنها تقویت شده است. من بیشتر درباره این کتاب آموختم - موضوع اصلی آن، ساختار آن و نویسنده آن. در نهایت، من شروع به اجتناب از آن از بی تفاوتی، اما از ارعاب. آیا می توانم حتی چنین کار بزرگ و دشواری را بخوانم و درک کنم؟ در سال 2015، هر دو نفر از دوبلین و یک پرتره از هنرمند را به عنوان یک مرد جوان مطالعه می کردم و هرگز آن را دوست نداشتم. بعدا متوجه شدم که اشتباه خواندن آنها را خیلی زود انجام دادم (نیاز به تجربه و تجربه برای افزایش قدردانی). بنابراین تصمیم گرفتم یک سال دیگر را قبل از خواندن اویلسز بخوانم. من خوشحالم که انجام دادم من نمی فهمم که حتی درصد قابل توجهی از تمام مرجع های ظریف و الگوی های سبک، و یا اینکه اولیس کاملا از طریق همه چیز جذاب بود، اما بدون شک، مستحق جایگاه بالای آن در پانتئون ادبی است. جویس مفهوم رمان را برداشته، آن را خراب کرده و آن را در هجده روش متفاوت تجدید کرده است. آیا این فوق العاده ظالمانه است؟ بله آیا گاهی اوقات طولانی و یا خسته کننده است؟ بله آیا همیشه کار می کند یا حتی حس می کند؟ نه! اما در تمام اوقات کاملا کار نابغه، جاه طلبی بی حد و حصر است، نوشته شده توسط کسی با توانایی عالی و کنترل کامل بر دیدگاه خود. نفوذ آن بسیار زیاد است - من می بینم پیشکسرهای فاکنر، مک کارتی، بکت، الیوت، حتی ناباکوف، در منشور خود منحرف شده است. آنچه در مورد اویلسس قابل توجه است این است که هر دو به علت - و علیرغم - ماهیت تقسیم شده آن، مدیریت تصویر شخصیت هایی که در عین حال متعالی، افسانه ای هستند، اما همچنین شخصی، شکننده، و در عین حال کاملا انسجام دارند. اینها شخصیتهایی هستند که عمیقا انسان هستند و طبیعت زشتی هم در ذهن و هم در ذهن در نمایش کامل دیده می شود. جویس چیزی به جز خجالت نمی کشد - من آگاه بودم که کتاب بر اساس فریبندگی ممنوع شده است، اما هنوز هم تعجب کردم که این کتاب به اندازه کافی کثیف بود، و این فقط یک واکنش پر سر و صدا نبود (به عنوان مثال، وجود دارد، خنده دار، یک شخصیت به نام Cunty Kate!) با گفتن این، از طرز تفکر بچه ها از طریق اویلس در جست و جوی گذشت گاه به گاه غافل می شوم (پسران نوجوان امروز هرگز مبارزه نسل های قبلی را درک نخواهند کرد). شخصا من کاملا خوشحال خواهم شد اگر تصادفی تصادفی به صورت همه جانبه کتابها به صورت گذشتهناپذیری وارد شده باشد، اگر بتواند مردم را مجددا بخواند، متاسفانه، این واقعیت که مردم دیگر ادبیات را خواندند، برای یک رمان مانند «اولیسز» سخت تر است تحمل کن نگرانی های سیاسی سال 1904 از بین رفته است و پیوند فرهنگی با فرهنگ غرب کلاسیک در جهان مدرن کاملا جدا شده است. اولیس منابع را از یونان اسطوره ای، از طریق روم باستان و سنت های ادبی مختلف انگلیسی ترسیم می کند. این شامل گذرگاه ها در حداقل شش زبان است. این با معانی ناخوشایند است و تمام این اتصالات برای یک خواننده مدرن در هیچ راهی عمیق یا معنی داری قابل قبول نیست (حتی یک راهنمای که آنها را شناسایی می کند نمی تواند جایگزین خواندن مواد منبع شود). و بنابراین مانع ورود به یولیسس ادامه خواهد یافت. توصیه من هر چند به کسی که از ادبیات عالی قدردانی می کند، اما از همه اینها هراس دارد - فقط به شیرجه رفتن، در اینجا جزییات بیشتری از درخشندگی کافی برای ارزشمند شدن آن وجود دارد.
مشاهده لینک اصلی
این یعنی این. من جویس را دوست دارم من گفتم که من نمی توانم آن را برگردانم اولیس عالی است مثل، واقعا عالی. و دشواری آن خیلی مسخره است که باعث می شود من بخواهم کاری را انجام دهم. من این را خیلی دوست داشتم و آن را در دو جلسه خواندم، هر دو در کمتر از 48 ساعت. خدا این فقط خیلی خوب است جویس استاد است و همه شما باید او را بخوانید. اکنون.
مشاهده لینک اصلی
خوب، من بازنویسی رتبه اصلی یک ستاره این کتاب را بررسی میکنم. ممنونم من آن را قبول میکنم - یک فرد ضعیف هستم من هر بار با مقایسه کتاب مقایسه میکنم و دیگران پنج ستاره را به نظر من (و کمی تحقیرآمیز) در ستاره منفعل من میبینند. ستاره انفرادی من به دنبال جراحت بیش از شانه خود است، تعجب که آیا کسی متوجه شده است که آن را به معلم انگلیسی است. بنابراین من غرق شدن برای این دقت، من به این نمایشگر فانتزی زبانشناختی یک کتاب پنج ستاره میدهم. این یک کارناوال زبانی است - یک کارناوال با شکوه با هر سواری و جاذبه ای که می توانید به آن فکر کنید و چند نفر که احتمالا آن را ندیده اید. من خواندن این را در کلاس کالج بیش از جویس، با اکثریت کلاس در این کتاب متمرکز شده است. خواندن آن یک کار سخت بود، کار که تقریبا دردناک بود. برای همراهی با این کتاب، ما چهار کتاب دیگر داشتیم تا به ما کمک کنیم که آنچه را که خود کتاب گفته بود، کشف کنیم. من می توانم درخشندگی یک ذهن را که یک کتاب با لایه های بسیاری را تولید می کند قدردانی کنم، به طوری که بسیاری از ارجاعات و الزامات پیچیده ای دارند که خواندن واقعی بیشتر از یک تمرین شدید برای حل پازل پیچیده است. من می توانم به نابغه ای که کار این کار باور نکردنی را انجام داد، قدردانی کنم که نمی توانم آن را بگویم؟ ادای احترام یک جشن؟ - از زبان انگلیسی. من فقط آن را دوست ندارم، در سطح شخصی. من شخصا شخصیت ها و داستان را از دست دادم. من می توانم ببینم که او چه کار کرده و توانایی او را برای انجام این کار تحسین کرده است، اما این تحسین به داستان واقعی گسترش نمی یابد. بنابراین هنوز یک ستاره در یک رابطه - من هنوز هم آن را دوست ندارد. من دوست دارم زبان. نوشتن یک داستان همان قدر مهم است، اگر نه بیشتر از داستان واقعی. یک طرح شگفت انگیز می تواند در دست یک نویسنده ناپسند فراتر از اصلاح آسیب دیده باشد، در حالی که خواننده حتی داستان مضحک می تواند لحظات شادی خالص را به نوبه خود از عبارت یا جمله خاص شاعرانه اش تجربه کند. من هنوز هم فکر می کنم، این است که ازدواج یک داستان بزرگ و پروسس زیبا است که یک شاهکار واقعی ایجاد می کند. من شخصا از داستان خود لذت نمی برم. شاید روزی یکی از ستونهای کتابهای اولیس را بکشند (بله، البته من آنها را نگه داشتم!)، و با این نهنگ سفید یک کتاب را کنار بگذارم و ببینم که آیا خواندن دوم من را با احترامی که همسالانم احساس می کند، به من تحمیل می کند. پس من دیگر نیازی به سرزنش سرم برای احساسات خائنانه من نسبت به این نماد ادبی ندارم. تا آن زمان، من هم اکنون می توانم راحت بمانم که دست کم دستاورد مناسبی از کتاب Joyces را به طور عمومی اعلام کرده ام.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب اولیس جویس
اولیس جویس (عصاره داستانی)/ ترجمه و تدوین منوچهر بدیعی؛ از کتاب های هری بلامایرز ، ماتیو هاجارت و دان گیفورد
خرید کتاب اولیس جویس
جستجوی کتاب اولیس جویس در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
آنچه در مورد خودم از خواندن Ulysses کشف کردم: 1. من تنها یک @ major @ را در یک سال خوب دارم. من خواسته بودم این را بخوانم و همینطور پروست امسال. متاسفم، من فقط توانستم از طریق Ulysses.2. برای اولین بار از طریق کمک به دیگران کمک می کند. در این مورد، Blamires کتاب جدید Bloomsday بود. 3. متوجه شدم که جویس واقعا یک نابغه ادبی بود. من می توانم ببینم که چرا بعضی از نویسندگان پس از خواندن اویلسس نوشتن را ترک کردند، چرا که او استاد کلمه ی نوشته شده است. جرقه زدن او از صدا به صدا و سبک به سبک بدون از دست دادن روایت، به اندازه کافی اثبات شده است. گفتم لحظات تدیومی وجود دارد، بعضی از آنها صفحات زیادی طول می کشد، که رقیب و حتی بزرگ موبایل دیک برای خستگی خفیف است. هنگامی که بر روی آن قرار می گیرد، هنگامی که خاموش می شود، خسته کننده می شود. . . و هیچ اتهام دانشگاهی که شما می خواهید چیزی در مورد نهنگ را یاد بگیرند (که شما واقعا نمی توانید آن را انجام دهید)، این بار شما را نجات خواهد داد. 4. من متوجه هستم که جویس در یک راه بسیار بدبینانه بازی می کند. او با آنچه که او نمی گوید تا حدودی به آنچه که او می گوید، تنش عالی ایجاد می کند. صحنه مراسم تشییع جنازه / زیرزمینی یک قطعه شگفت آور از کار است. من احساس غم و اندوه، تاسف، ناراحتی، و به آرامی خندید، همه در یک بار. چنین کاسه مخلوطی از احساسات در آن بخش. بعد از آن، عضلات من از بین می روند، مثل اینکه نمی دانم که راه چیست، به طرز عاطفی، تا 6. هر کسی که اختصار @ K.M.R.I.A @ را سکه می زند، یک مجسمه محسوب می شود. آیا او اصطلاح را سکه گذاشته است؟ در هر صورت، او الهام بخش Pogues برای استفاده از آن در یک آهنگ، که سزاوار مجسمه به شیوه خود است. 7. جرات کردن خودت را بشناس ممکن است همه شما باید درباره جویس و مفهوم داستان به عنوان بیوگرافی خود بدانید. من بخشirens @ را دوست دارم، با صدای غنی از آواز خواندن آن، احساس می کند که در سایه Finnegans Wake نوشته شده است. یکی از مکان های مورد علاقه من یک مغز است. من نیاز به خواندن تمام Finnegans Wake.10 دارم. @ این یک سفارشی است که در تخریب بیشتر از رعایت احترام برخوردار است. @ ممکن است شایسته ترین شغل من باشد. Ever.11. من عاشق بخش هایی هستم که جویس به ظاهر کانال Lovecraft، سپس Dunsany، و سپس Wavy Gravy.12 را دوست دارد. جمله: @ Heaventree از ستاره آویزان شده با میوه آبنوس مرطوب مرطوب @ ممکن است یکی از جملات مورد علاقه من تمام وقت است. 13. باهوش خوب، خانم مولی! 14. من گم شدم و جایی پیدا کردم که دالالس و بلوم را در اختیار داشتم، اما هنوز یک یا دو نفر دیگر، یا هر دوی آنها، درون دایره خود، در خارج از محدوده آنها، هنوز من هستند. کلمات شادی، اعمال ددال و بلوم، مغز من، گذشته من، امید من، سرخوردگی های من، احساسات من .15. بله بله
مشاهده لینک اصلی
هنگامی که در نوجوانیام بودم، یک نسخه از اولیس را بر اساس توصیه برخی از آشنایی (که اکنون فراموش شده بود) خریدم که به من اطمینان داد که این ارقام موفقیت ادبی بوده است؛ این بزرگترین رمان است که تا به حال نوشته شده است. سالهاست که این کپی در قفسه افتاده است، صفحات آن به تدریج زردی بین پوششهای بیضوی و ستون فقرات ایجاد می شود. گاهی اوقات هنگام مرور قفسه ها من آن را بازیابی می کنم و تصویر را بر روی جلد بررسی می کنم - یک تصویر تک رنگ از نقاشی فوق العاده ای از برخی از پل ها که بیش از یک رودخانه منعکس می شود (احتمالا دوبلین) - و از این رو من می خواهم بفهمم رمان چه چیزی می تواند باشد . این تصویر موجب رکود و افسردگی و ناامیدی قدیمی جهان می شود، بدون اشاره به عاشقانه بودن. من چهره های تند و تیزانه ای از زمان های سخت و ماندگار را تصور می کردم، طعنه تلخ از آبجو دائمی در میخانه های قدیمی، فروپاشی عمیق افسرده و مرگ. من قطعه تصادفی متن را خواندم - به یاد می آورم اشاره ای به یک مراسم تشییع جنازه بود، اما در غیر این صورت اغلب گیج کننده می شد که تصور می شد هیچ بتنی نمی توانست برداشت کند. در کل نمیتوانم تصور کنم که چطور چنین کتابی میتواند بیش از نه صد صفحه را پشت سر بگذارد، بجز اینکه به عنوان قلهی هر چیزی ایستاده باشد. و بنابراین هر بار کتاب را به قفسه بازگردانده می شود. من شروع به شکیبایی اعتبار ادبی آشنای من کردم. اما در طول سالها این شهرت تنها تقویت شده است. من بیشتر درباره این کتاب آموختم - موضوع اصلی آن، ساختار آن و نویسنده آن. در نهایت، من شروع به اجتناب از آن از بی تفاوتی، اما از ارعاب. آیا می توانم حتی چنین کار بزرگ و دشواری را بخوانم و درک کنم؟ در سال 2015، هر دو نفر از دوبلین و یک پرتره از هنرمند را به عنوان یک مرد جوان مطالعه می کردم و هرگز آن را دوست نداشتم. بعدا متوجه شدم که اشتباه خواندن آنها را خیلی زود انجام دادم (نیاز به تجربه و تجربه برای افزایش قدردانی). بنابراین تصمیم گرفتم یک سال دیگر را قبل از خواندن اویلسز بخوانم. من خوشحالم که انجام دادم من نمی فهمم که حتی درصد قابل توجهی از تمام مرجع های ظریف و الگوی های سبک، و یا اینکه اولیس کاملا از طریق همه چیز جذاب بود، اما بدون شک، مستحق جایگاه بالای آن در پانتئون ادبی است. جویس مفهوم رمان را برداشته، آن را خراب کرده و آن را در هجده روش متفاوت تجدید کرده است. آیا این فوق العاده ظالمانه است؟ بله آیا گاهی اوقات طولانی و یا خسته کننده است؟ بله آیا همیشه کار می کند یا حتی حس می کند؟ نه! اما در تمام اوقات کاملا کار نابغه، جاه طلبی بی حد و حصر است، نوشته شده توسط کسی با توانایی عالی و کنترل کامل بر دیدگاه خود. نفوذ آن بسیار زیاد است - من می بینم پیشکسرهای فاکنر، مک کارتی، بکت، الیوت، حتی ناباکوف، در منشور خود منحرف شده است. آنچه در مورد اویلسس قابل توجه است این است که هر دو به علت - و علیرغم - ماهیت تقسیم شده آن، مدیریت تصویر شخصیت هایی که در عین حال متعالی، افسانه ای هستند، اما همچنین شخصی، شکننده، و در عین حال کاملا انسجام دارند. اینها شخصیتهایی هستند که عمیقا انسان هستند و طبیعت زشتی هم در ذهن و هم در ذهن در نمایش کامل دیده می شود. جویس چیزی به جز خجالت نمی کشد - من آگاه بودم که کتاب بر اساس فریبندگی ممنوع شده است، اما هنوز هم تعجب کردم که این کتاب به اندازه کافی کثیف بود، و این فقط یک واکنش پر سر و صدا نبود (به عنوان مثال، وجود دارد، خنده دار، یک شخصیت به نام Cunty Kate!) با گفتن این، از طرز تفکر بچه ها از طریق اویلس در جست و جوی گذشت گاه به گاه غافل می شوم (پسران نوجوان امروز هرگز مبارزه نسل های قبلی را درک نخواهند کرد). شخصا من کاملا خوشحال خواهم شد اگر تصادفی تصادفی به صورت همه جانبه کتابها به صورت گذشتهناپذیری وارد شده باشد، اگر بتواند مردم را مجددا بخواند، متاسفانه، این واقعیت که مردم دیگر ادبیات را خواندند، برای یک رمان مانند «اولیسز» سخت تر است تحمل کن نگرانی های سیاسی سال 1904 از بین رفته است و پیوند فرهنگی با فرهنگ غرب کلاسیک در جهان مدرن کاملا جدا شده است. اولیس منابع را از یونان اسطوره ای، از طریق روم باستان و سنت های ادبی مختلف انگلیسی ترسیم می کند. این شامل گذرگاه ها در حداقل شش زبان است. این با معانی ناخوشایند است و تمام این اتصالات برای یک خواننده مدرن در هیچ راهی عمیق یا معنی داری قابل قبول نیست (حتی یک راهنمای که آنها را شناسایی می کند نمی تواند جایگزین خواندن مواد منبع شود). و بنابراین مانع ورود به یولیسس ادامه خواهد یافت. توصیه من هر چند به کسی که از ادبیات عالی قدردانی می کند، اما از همه اینها هراس دارد - فقط به شیرجه رفتن، در اینجا جزییات بیشتری از درخشندگی کافی برای ارزشمند شدن آن وجود دارد.
مشاهده لینک اصلی
این یعنی این. من جویس را دوست دارم من گفتم که من نمی توانم آن را برگردانم اولیس عالی است مثل، واقعا عالی. و دشواری آن خیلی مسخره است که باعث می شود من بخواهم کاری را انجام دهم. من این را خیلی دوست داشتم و آن را در دو جلسه خواندم، هر دو در کمتر از 48 ساعت. خدا این فقط خیلی خوب است جویس استاد است و همه شما باید او را بخوانید. اکنون.
مشاهده لینک اصلی
خوب، من بازنویسی رتبه اصلی یک ستاره این کتاب را بررسی میکنم. ممنونم من آن را قبول میکنم - یک فرد ضعیف هستم من هر بار با مقایسه کتاب مقایسه میکنم و دیگران پنج ستاره را به نظر من (و کمی تحقیرآمیز) در ستاره منفعل من میبینند. ستاره انفرادی من به دنبال جراحت بیش از شانه خود است، تعجب که آیا کسی متوجه شده است که آن را به معلم انگلیسی است. بنابراین من غرق شدن برای این دقت، من به این نمایشگر فانتزی زبانشناختی یک کتاب پنج ستاره میدهم. این یک کارناوال زبانی است - یک کارناوال با شکوه با هر سواری و جاذبه ای که می توانید به آن فکر کنید و چند نفر که احتمالا آن را ندیده اید. من خواندن این را در کلاس کالج بیش از جویس، با اکثریت کلاس در این کتاب متمرکز شده است. خواندن آن یک کار سخت بود، کار که تقریبا دردناک بود. برای همراهی با این کتاب، ما چهار کتاب دیگر داشتیم تا به ما کمک کنیم که آنچه را که خود کتاب گفته بود، کشف کنیم. من می توانم درخشندگی یک ذهن را که یک کتاب با لایه های بسیاری را تولید می کند قدردانی کنم، به طوری که بسیاری از ارجاعات و الزامات پیچیده ای دارند که خواندن واقعی بیشتر از یک تمرین شدید برای حل پازل پیچیده است. من می توانم به نابغه ای که کار این کار باور نکردنی را انجام داد، قدردانی کنم که نمی توانم آن را بگویم؟ ادای احترام یک جشن؟ - از زبان انگلیسی. من فقط آن را دوست ندارم، در سطح شخصی. من شخصا شخصیت ها و داستان را از دست دادم. من می توانم ببینم که او چه کار کرده و توانایی او را برای انجام این کار تحسین کرده است، اما این تحسین به داستان واقعی گسترش نمی یابد. بنابراین هنوز یک ستاره در یک رابطه - من هنوز هم آن را دوست ندارد. من دوست دارم زبان. نوشتن یک داستان همان قدر مهم است، اگر نه بیشتر از داستان واقعی. یک طرح شگفت انگیز می تواند در دست یک نویسنده ناپسند فراتر از اصلاح آسیب دیده باشد، در حالی که خواننده حتی داستان مضحک می تواند لحظات شادی خالص را به نوبه خود از عبارت یا جمله خاص شاعرانه اش تجربه کند. من هنوز هم فکر می کنم، این است که ازدواج یک داستان بزرگ و پروسس زیبا است که یک شاهکار واقعی ایجاد می کند. من شخصا از داستان خود لذت نمی برم. شاید روزی یکی از ستونهای کتابهای اولیس را بکشند (بله، البته من آنها را نگه داشتم!)، و با این نهنگ سفید یک کتاب را کنار بگذارم و ببینم که آیا خواندن دوم من را با احترامی که همسالانم احساس می کند، به من تحمیل می کند. پس من دیگر نیازی به سرزنش سرم برای احساسات خائنانه من نسبت به این نماد ادبی ندارم. تا آن زمان، من هم اکنون می توانم راحت بمانم که دست کم دستاورد مناسبی از کتاب Joyces را به طور عمومی اعلام کرده ام.
مشاهده لینک اصلی