این کتاب بیانیه‌ی سیاسی شاخصی در رد نظام‌های تمامیت‌خواه (توتالیتر) و نیز کمونیسم شمرده می‌شود. ۱۹۸۴ کتابی پادآرمان‌شهری به شمار می‌آید. جرج اورول در این کتاب، آینده‌ای را برای جامعه به تصویر می‌کشد که در آن خصوصیاتی هم‌چون تنفر نسبت به دشمن و علاقه‌ی شدید نسبت به برادر بزرگ (ناظر کبیر) (رهبر حزب با شخصیت دیکتاتوری فرهمند) وجود دارد. در جامعه‌ی تصویرشده گناه‌کاران به راحتی اعدام می‌شوند و آزادی‌های فردی و حریم خصوصی افراد به‌شدت توسط قوانین حکومتی پایمال می‌شوند، به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانه‌ها از شهروندان جاسوسی می‌کنند.
خرید کتاب 1984
جستجوی کتاب 1984 در گودریدز
معرفی کتاب 1984 از نگاه کاربران
هنگامی که من تازه وارد دبیرستان بودم، سال 1984 را از کتابخانه مدرسه خارج کردم. بچه قدیمی تر من نمی دانستم به من آمد - پسر اسپانیایی از یک شهر بزرگ در یک شاید 90٪ سفید، مدرسه کوچک شهر مونتانا، همیشه لباس پوشیدن به عنوان یک گانگستر، فرار با جمعیت خشن - اعتراف می کردم احساس کمی تهدید . او گفت، \"آقای هیز، باید این را بخوانید. پدرم وقتی اولین بار این کتاب را خواند، به من گفت وقتی دو بار اسیدی را می خوانم، یک فصل می خوانم، و سپس دو بار دیگر اسیدی می گیرم. او برای یک هفته خانه را ترک نکرده بود. @ هنوز هم به یاد ماندنی ترین کتاب برای کتابی است که تا به حال شنیدم. بیرون آمدم، آن بچه بچه ی بزرگ بود. بسیاری از توصیه های کتابم را به من داد.
مشاهده لینک اصلی
â € œProbably یکی نمی خواست که به اندازه ی کافی دوست داشته شود که بتوان آن را درک کرد. â € Orwell من را گارد گرفت. پس از شروع آهسته، رمان سرعت گرفت. این افسرده، تاریک و ناامید کننده بود. به هر دلیلی، هر بار نام وینستون نامیده می شود، من از وینستون چرچیل فکر می کنم. این یک داستان در مورد انقلاب نیست و جهان را جایگاهی بهتر می کند، اما داستان درباره یک قدرت خراب و آنچه شما می خواهید، اگر شما دو ایدئولوژی ناسازگار را - فاشیسم و مارکسیسم - متصل کنید. عالی است. تا سال 1984، جهان به سه کشور عمده - اوراسیا، شرق آسیا و اقیانوسیه تقسیم شده است. اقیانوسیه جایی است که شخصیت اصلی ما زندگی می کند. قوانین یک حزب و برادر بزرگ حکومت می کند، همه چیز را تماشا می کند و کنترل می کند. تنها یک زبان و خبرخوان آن، و یا نوعی ضد زبان است که هدف آن محدود کردن گفتار و درک و منجر به از دست رفتن ادبیات است. فردگرايي به عنوان يک خائن حزب نشانه گرفته شده است. این کشور همیشه در حال جنگ است، کلمات از واژگان ناپدید می شوند، همه از طریق تلویزیون پخش می شوند، حتی افکار بد یک جرم هستند. همانطور که می دانیم، تنها یک نفر می داند که چیزی اشتباه است و حتی آماده نیست که برای تغییر بجنگد. ساختمان جهان به طور کامل شرح داده شده، دقیق و وحشتناک است که به نظر می رسد اورول از این مکان بازدید کرد و همه آن را نوشت. جامعه در این کتاب هیچ قانون کتبی ندارد، اما بسیاری از اعمال، اغلب افکار بد، با مرگ مجازات می شوند. پیام اصلی این است که سانسور و شستشوی مغزی یک کلید قدرت بیشتری است. اورول به این فکر می کند که چگونه در زندگی ما کنترل می شود و چگونه دیگران را کنترل می کنیم. گاه او پیشنهاد می کند جنگ جنگ و صلح و وحدت را به وجود می آورد، چه جنگی با خودمان و یا با دیگران. من فکر نمیکنم که هر کسی در ایجاد کابوس واقع بینانه از یک جامعه بدون حقوق بنیادی مدنی و یک دولت با کنترل کامل و بدون قید و شرط کار خوبی داشته باشد. من اعتقاد دارم که هر فردی که این کتاب را خوانده است، شباهت هایی میان طرح و جوامع امروز به چشم میخورد. دیدگاه سرد و بی رحمانه جهان که در آن مردم را می توان به دلیل نفرت و خشونت ببخشا. این رمان چند سوال را مطرح می کند. آیا کنترل حقیقت و تاریخ، ما را کنترل می کند که دیگران فکر می کنند؟ دشمن واقعی چه کسی است؟ آیا این چند جامعه شناس است که همه چیز یا بقیه ما را کنترل می کنند وقتی ما مثل گوسفند عمل می کنیم؟ این مسئله ابدی را به ارمغان می آورد - آیا هیتلر واقعا کسی بود که 90٪ از آلمانی ها را مورد ارزیابی قرار داد؟ این روش های کنترل زندگی، در نهایت باعث کشتن حیات زندگی می شود. آزادی ذهن چیزی است که همه ما باید آن را به عهده بگیریم. همه ما می خواهیم اعتقاد داشته باشیم که تبلیغات دولت ها دست نخورده است، اما آیا ما؟ چرا انسان نیاز به تخریب و کنترل هر یک از دیگران دارد؟ این کتاب غم انگیز، بی نظیر، ترسناک، نگران کننده و فوق العاده است. یک کتاب از 60 سال پیش که 30 سال پیش در آن قرار گرفته است، امروز هم به لحاظ وحشتناکی مرتبط است. War صلح است آزادی برده داری است نادانی قدرت است. \"و اجازه ندهید معروف ترین و مزاحم 2 + 2 = 5 را فراموش نکنید. هنگامی که شما در مورد آن فکر می کنید، از زمان تشکیل قبایل، شاید حتی قبل از آن، همیشه نوعی جنگی بود. حتی امروز می توانیم از جنگ سوم غیر رسمی صحبت کنیم که در آفریقا و آسیا درست است. تقریبا مثل انسان ها در جنگ بیشتر در صلح احساس راحتی می کنند. @ Power در انزجار ذهن انسان به قطعات و قرار دادن آنها با هم دوباره در اشکال جدید خود را انتخاب کنید. @ این نقل قول برای خود صحبت می کند. â € œ در مقابل درد هیچ قهرمان وجود دارد. â € این جمله برای سومین کتاب مهم است. برای کسانی که هنوز خواندن آن را ندارند، فقط یک راه برای پیدا کردن آنچه که اورول به معنای با این نقل قول وجود دارد. READ ACCOUNT NOW. باید اعتراف کنم، پایان چیزی نبود که من انتظارش را داشتم، هرچند راه دیگری نبود که بتواند پایان یابد. من معتقد هستم که این یک پایان غم انگیز بود، اما لازم بود. وینستون هوشمندتر از بسیاری از شهروندان دیگر است، اما او همچنین نارضایتی، پارینه زدگی، ضعف و خوشی و تهاجمی است. به هیچ وجه خاص و نه جوان، جذاب و قوی نیست. او قدرت خود را در خود پیدا نمی کند، او @ @ جهان را ذخیره نمی کند. شاید این واقعیت که ناکام ماندن در مورد 1984 بسیار مهم است. او تلاش می کند، او شکست می خورد و می تواند هر یک از ما باشد. â € œ آنها را از آنها نفرت، که آزادی بود. â € خیر، حداقل او یک هدف داشت. رابطه وینستون با جولیا منصفانه بود و فرار از واقعیت ضروری بود. متأسفانه پیوند آنها صرفا بر جذابیت فیزیکی استوار است. او مانند او یک اسباب بازی جنسی دارد. او از او به عنوان فردی با اطلاعات محدودی فکر کرد و باید صبورانه به هر جزئیاتی که دیگران می توانست بلافاصله درک کنند. به هر حال، جولیا قهرمان واقعی ما این رمان است چرا که او تنها کسی بود که حتی تلاش های کوچک را در حقیقت خوشحال کرد. او به او گفت: \"فقط یک شورشی از کمر به سمت پایین است.\" یکی از لحظات شگفت انگیز خنده دار در کتاب. چک کنید وبلاگ من!
مشاهده لینک اصلی
بله این کتاب! حیرت آور! ترسناک، وحشیانه، پیچیده و نبوی - و در یک کلمه بزرگ GENIUS! این یک تکرار بود - آخرین بار که من این را بیش از 20 سال پیش خواندم و می خواستم ببینم که آیا این رتبه 5 ستاره و موقعیت آن در یکی از من 3 کتاب مورد علاقه بالا برده شد - و قطعا این کار را انجام می دهد. اگر این کتاب امروز در میان زخمی های رمان های دودوپایی که بیرون می آید، نوشته شده باشد، ممکن است آن را ندیده باشد. اما، این کتاب پیش از آن زمان بود. این کتاب در دوران پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده است که در آن ترس از دیکتاتوری و ظلم و ستم وحشیانه در ذهن مردم تازه است، این کتاب این ترس را به نمایش می گذارد و چشم انداز تیره ای از یک آینده بالقوه را می افزاید. در این جا نابغه اورول می آید. کتاب عمدتا مانیفست حزب است که شخصیت اصلی به دنبال سرپیچی از آن است. اما، ایدئولوژی و توصیف این جهان دودویی، به طرز خسته کننده ای ارائه نشده است - آنها جالب هستند. این واقعیت که Orwell این دنیا را ایجاد کرد و نه تنها محیط سیاسی وحشتناکی را ایجاد کرد، بلکه قوانینی برای زبان جدیدی که آنها ایجاد کرده بودند فراتر از شگفتی است. در نهایت، برخی از چیزهایی که او در صدد صدور آن در جهان کنونی ما می تواند بسیار صریح باشد. انتخابات بحث برانگیز در این هفته در ایالات متحده فقط به شدت این کتاب اضافه شد. این را بخوانید! به خصوص اگر طرفدار دودوسی مدرن باشید، باید پدران پیشین - 1984 و جهانی شجاع جدید را بخوانید. و به یاد داشته باشید - برادر بزرگ تماشا می کند!
مشاهده لینک اصلی
ساده: نود و هشتاد و چهار کتابی است که همه باید بخوانند. نه به این دلیل که باید آن را تحت غیر داستانی طبقه بندی کرد، نه به این دلیل که جنبه های کاملا جدیدی از طبیعت انسانی را بررسی می کند و نه حتی به خاطر تخیل نفس جورج اورول، اما به دلیل این واقعیت ساده که اگر ما می خواهیم \"Ù\" € آن را می توان برای بقای ما و جهان ما بسیار مهم است که ما آن را می دانیم. یکی از کتاب های مورد علاقه من \"برادران کرامظوف\" توسط داستایوفسکی است. من معتقدم که انسانها قادرند آنچه را که دواستیوفسکی مشخص کرده است انجام دهد و در صورت انجام این کار، جهان بهتر می شود. من می توانم باور کنم که این کتاب مورد علاقه من است، زیرا در مورد جهان به من می گوید که من آن را می خواهم و فکر می کنم که باید باشد. اما جهان کامل می تواند کاملا برای هر یک از ما متفاوت باشد، و به همین دلیل است که من به عنوان یک ضرورت برای همه این کتاب را نمی بینم. اما 1984 دقیقا در مورد مخالفت صحبت می کند و در این دلیل من فکر می کنم همه باید آن را بخوانند: در مورد یک جهان قطعا به اندازه کافی هیچ کس نمی خواهد زندگی می کنند. جهان دواستیوکی را می توان با تلاش های زیادی تحقق یافت در حالی که Orwellâ € ™ زمانی که هیچ تلاشی برای تغییر آن از آنچه تبدیل شده است تحقق پیدا می کند. خوانندگان کتاب می توانند استدلال کنند که یک جهان مانند کتاب هرگز با در نظر گرفتن «وضعیت اجتماعی» که در آن زندگی می کنیم تحقق نخواهد یافت. من مخالف هستم و استدلال ضد من این است که جهان کتاب مورد بحث قرار می گیرد اگر پیش از این در اینجا نباشد. هر وسیله نظارت بر اورول که در حال صحبت کردن است، امروزه در جهان ما معادل آن است. ویژگی های Newspeak را می توان در حداقل در تمام زبان های من صحبت کرد؛ هر گونه اعمال فریب آمیز که او در مورد آن صحبت کرد، در برخی از کشورها در سراسر جهان انجام شده است اگر نه در همه آنها. به طور خلاصه: هرچیزی که او در مورد آن صحبت کرد، بیش از هر چیزی مربوط به دنیای ما است. یکی از جالب ترین بخش های کتاب، زبان است. این نشان می دهد که چگونه تغییر زبان می تواند در نتیجه اندیشه را تغییر دهد و چگونه برای مثال استفاده از صفت ها برای ایجاد خلاقیت و توانایی استفاده از تخیل یک نفر بسیار مهم است. اورول همچنین اشاره می کند که \"ساده سازی زبان\" بر ذهن و توانایی آن در تفکر عینی تاثیر می گذارد. یکی دیگر از موضوعات جالب در اینجا، احساسات است. این کتاب در مورد چگونگی تحول احساسات و چگونگی کنترل آنها در خود و دیگران پر شده است. در پروزه شگفت انگیز و هوشمند، اورول روش هایی را که می تواند عشق را از بین ببرد، محرک نفرت، انگیزه احترام و حتی اعتقاد به یک ایده است، آشکار می سازد. این کتاب همچنین اهمیت رابطه جنسی با دیگر غرایز انسانی، مانند اشتیاق به آزاد بودن را در شکل دادن جوامع به رسمیت می شناسد. من فکر می کنم که این کتاب سزاوار بیش از آن چیزی است که می شود، همراه با نویسنده آن. او یکی از باهوش ترین افرادی بود که در ادبیات ملاقات کردم و خواندن این کتاب قطعا یکی از بهترین تجربه های خواندن بود.
مشاهده لینک اصلی
خیلی خوبه وقتی 18 ساله بودم اولین بار آن را خوانده بودم و من را دور انداختم اما این بار دیگر در همان زمان تاثیر مشابهی نداشتم. هنوز عاشق آن بود. داستان بسیار شدید و پایان دادن به .... آن را دوست داشتم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب 1984
خرید کتاب 1984
جستجوی کتاب 1984 در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
â € œProbably یکی نمی خواست که به اندازه ی کافی دوست داشته شود که بتوان آن را درک کرد. â € Orwell من را گارد گرفت. پس از شروع آهسته، رمان سرعت گرفت. این افسرده، تاریک و ناامید کننده بود. به هر دلیلی، هر بار نام وینستون نامیده می شود، من از وینستون چرچیل فکر می کنم. این یک داستان در مورد انقلاب نیست و جهان را جایگاهی بهتر می کند، اما داستان درباره یک قدرت خراب و آنچه شما می خواهید، اگر شما دو ایدئولوژی ناسازگار را - فاشیسم و مارکسیسم - متصل کنید. عالی است. تا سال 1984، جهان به سه کشور عمده - اوراسیا، شرق آسیا و اقیانوسیه تقسیم شده است. اقیانوسیه جایی است که شخصیت اصلی ما زندگی می کند. قوانین یک حزب و برادر بزرگ حکومت می کند، همه چیز را تماشا می کند و کنترل می کند. تنها یک زبان و خبرخوان آن، و یا نوعی ضد زبان است که هدف آن محدود کردن گفتار و درک و منجر به از دست رفتن ادبیات است. فردگرايي به عنوان يک خائن حزب نشانه گرفته شده است. این کشور همیشه در حال جنگ است، کلمات از واژگان ناپدید می شوند، همه از طریق تلویزیون پخش می شوند، حتی افکار بد یک جرم هستند. همانطور که می دانیم، تنها یک نفر می داند که چیزی اشتباه است و حتی آماده نیست که برای تغییر بجنگد. ساختمان جهان به طور کامل شرح داده شده، دقیق و وحشتناک است که به نظر می رسد اورول از این مکان بازدید کرد و همه آن را نوشت. جامعه در این کتاب هیچ قانون کتبی ندارد، اما بسیاری از اعمال، اغلب افکار بد، با مرگ مجازات می شوند. پیام اصلی این است که سانسور و شستشوی مغزی یک کلید قدرت بیشتری است. اورول به این فکر می کند که چگونه در زندگی ما کنترل می شود و چگونه دیگران را کنترل می کنیم. گاه او پیشنهاد می کند جنگ جنگ و صلح و وحدت را به وجود می آورد، چه جنگی با خودمان و یا با دیگران. من فکر نمیکنم که هر کسی در ایجاد کابوس واقع بینانه از یک جامعه بدون حقوق بنیادی مدنی و یک دولت با کنترل کامل و بدون قید و شرط کار خوبی داشته باشد. من اعتقاد دارم که هر فردی که این کتاب را خوانده است، شباهت هایی میان طرح و جوامع امروز به چشم میخورد. دیدگاه سرد و بی رحمانه جهان که در آن مردم را می توان به دلیل نفرت و خشونت ببخشا. این رمان چند سوال را مطرح می کند. آیا کنترل حقیقت و تاریخ، ما را کنترل می کند که دیگران فکر می کنند؟ دشمن واقعی چه کسی است؟ آیا این چند جامعه شناس است که همه چیز یا بقیه ما را کنترل می کنند وقتی ما مثل گوسفند عمل می کنیم؟ این مسئله ابدی را به ارمغان می آورد - آیا هیتلر واقعا کسی بود که 90٪ از آلمانی ها را مورد ارزیابی قرار داد؟ این روش های کنترل زندگی، در نهایت باعث کشتن حیات زندگی می شود. آزادی ذهن چیزی است که همه ما باید آن را به عهده بگیریم. همه ما می خواهیم اعتقاد داشته باشیم که تبلیغات دولت ها دست نخورده است، اما آیا ما؟ چرا انسان نیاز به تخریب و کنترل هر یک از دیگران دارد؟ این کتاب غم انگیز، بی نظیر، ترسناک، نگران کننده و فوق العاده است. یک کتاب از 60 سال پیش که 30 سال پیش در آن قرار گرفته است، امروز هم به لحاظ وحشتناکی مرتبط است. War صلح است آزادی برده داری است نادانی قدرت است. \"و اجازه ندهید معروف ترین و مزاحم 2 + 2 = 5 را فراموش نکنید. هنگامی که شما در مورد آن فکر می کنید، از زمان تشکیل قبایل، شاید حتی قبل از آن، همیشه نوعی جنگی بود. حتی امروز می توانیم از جنگ سوم غیر رسمی صحبت کنیم که در آفریقا و آسیا درست است. تقریبا مثل انسان ها در جنگ بیشتر در صلح احساس راحتی می کنند. @ Power در انزجار ذهن انسان به قطعات و قرار دادن آنها با هم دوباره در اشکال جدید خود را انتخاب کنید. @ این نقل قول برای خود صحبت می کند. â € œ در مقابل درد هیچ قهرمان وجود دارد. â € این جمله برای سومین کتاب مهم است. برای کسانی که هنوز خواندن آن را ندارند، فقط یک راه برای پیدا کردن آنچه که اورول به معنای با این نقل قول وجود دارد. READ ACCOUNT NOW. باید اعتراف کنم، پایان چیزی نبود که من انتظارش را داشتم، هرچند راه دیگری نبود که بتواند پایان یابد. من معتقد هستم که این یک پایان غم انگیز بود، اما لازم بود. وینستون هوشمندتر از بسیاری از شهروندان دیگر است، اما او همچنین نارضایتی، پارینه زدگی، ضعف و خوشی و تهاجمی است. به هیچ وجه خاص و نه جوان، جذاب و قوی نیست. او قدرت خود را در خود پیدا نمی کند، او @ @ جهان را ذخیره نمی کند. شاید این واقعیت که ناکام ماندن در مورد 1984 بسیار مهم است. او تلاش می کند، او شکست می خورد و می تواند هر یک از ما باشد. â € œ آنها را از آنها نفرت، که آزادی بود. â € خیر، حداقل او یک هدف داشت. رابطه وینستون با جولیا منصفانه بود و فرار از واقعیت ضروری بود. متأسفانه پیوند آنها صرفا بر جذابیت فیزیکی استوار است. او مانند او یک اسباب بازی جنسی دارد. او از او به عنوان فردی با اطلاعات محدودی فکر کرد و باید صبورانه به هر جزئیاتی که دیگران می توانست بلافاصله درک کنند. به هر حال، جولیا قهرمان واقعی ما این رمان است چرا که او تنها کسی بود که حتی تلاش های کوچک را در حقیقت خوشحال کرد. او به او گفت: \"فقط یک شورشی از کمر به سمت پایین است.\" یکی از لحظات شگفت انگیز خنده دار در کتاب. چک کنید وبلاگ من!
مشاهده لینک اصلی
بله این کتاب! حیرت آور! ترسناک، وحشیانه، پیچیده و نبوی - و در یک کلمه بزرگ GENIUS! این یک تکرار بود - آخرین بار که من این را بیش از 20 سال پیش خواندم و می خواستم ببینم که آیا این رتبه 5 ستاره و موقعیت آن در یکی از من 3 کتاب مورد علاقه بالا برده شد - و قطعا این کار را انجام می دهد. اگر این کتاب امروز در میان زخمی های رمان های دودوپایی که بیرون می آید، نوشته شده باشد، ممکن است آن را ندیده باشد. اما، این کتاب پیش از آن زمان بود. این کتاب در دوران پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده است که در آن ترس از دیکتاتوری و ظلم و ستم وحشیانه در ذهن مردم تازه است، این کتاب این ترس را به نمایش می گذارد و چشم انداز تیره ای از یک آینده بالقوه را می افزاید. در این جا نابغه اورول می آید. کتاب عمدتا مانیفست حزب است که شخصیت اصلی به دنبال سرپیچی از آن است. اما، ایدئولوژی و توصیف این جهان دودویی، به طرز خسته کننده ای ارائه نشده است - آنها جالب هستند. این واقعیت که Orwell این دنیا را ایجاد کرد و نه تنها محیط سیاسی وحشتناکی را ایجاد کرد، بلکه قوانینی برای زبان جدیدی که آنها ایجاد کرده بودند فراتر از شگفتی است. در نهایت، برخی از چیزهایی که او در صدد صدور آن در جهان کنونی ما می تواند بسیار صریح باشد. انتخابات بحث برانگیز در این هفته در ایالات متحده فقط به شدت این کتاب اضافه شد. این را بخوانید! به خصوص اگر طرفدار دودوسی مدرن باشید، باید پدران پیشین - 1984 و جهانی شجاع جدید را بخوانید. و به یاد داشته باشید - برادر بزرگ تماشا می کند!
مشاهده لینک اصلی
ساده: نود و هشتاد و چهار کتابی است که همه باید بخوانند. نه به این دلیل که باید آن را تحت غیر داستانی طبقه بندی کرد، نه به این دلیل که جنبه های کاملا جدیدی از طبیعت انسانی را بررسی می کند و نه حتی به خاطر تخیل نفس جورج اورول، اما به دلیل این واقعیت ساده که اگر ما می خواهیم \"Ù\" € آن را می توان برای بقای ما و جهان ما بسیار مهم است که ما آن را می دانیم. یکی از کتاب های مورد علاقه من \"برادران کرامظوف\" توسط داستایوفسکی است. من معتقدم که انسانها قادرند آنچه را که دواستیوفسکی مشخص کرده است انجام دهد و در صورت انجام این کار، جهان بهتر می شود. من می توانم باور کنم که این کتاب مورد علاقه من است، زیرا در مورد جهان به من می گوید که من آن را می خواهم و فکر می کنم که باید باشد. اما جهان کامل می تواند کاملا برای هر یک از ما متفاوت باشد، و به همین دلیل است که من به عنوان یک ضرورت برای همه این کتاب را نمی بینم. اما 1984 دقیقا در مورد مخالفت صحبت می کند و در این دلیل من فکر می کنم همه باید آن را بخوانند: در مورد یک جهان قطعا به اندازه کافی هیچ کس نمی خواهد زندگی می کنند. جهان دواستیوکی را می توان با تلاش های زیادی تحقق یافت در حالی که Orwellâ € ™ زمانی که هیچ تلاشی برای تغییر آن از آنچه تبدیل شده است تحقق پیدا می کند. خوانندگان کتاب می توانند استدلال کنند که یک جهان مانند کتاب هرگز با در نظر گرفتن «وضعیت اجتماعی» که در آن زندگی می کنیم تحقق نخواهد یافت. من مخالف هستم و استدلال ضد من این است که جهان کتاب مورد بحث قرار می گیرد اگر پیش از این در اینجا نباشد. هر وسیله نظارت بر اورول که در حال صحبت کردن است، امروزه در جهان ما معادل آن است. ویژگی های Newspeak را می توان در حداقل در تمام زبان های من صحبت کرد؛ هر گونه اعمال فریب آمیز که او در مورد آن صحبت کرد، در برخی از کشورها در سراسر جهان انجام شده است اگر نه در همه آنها. به طور خلاصه: هرچیزی که او در مورد آن صحبت کرد، بیش از هر چیزی مربوط به دنیای ما است. یکی از جالب ترین بخش های کتاب، زبان است. این نشان می دهد که چگونه تغییر زبان می تواند در نتیجه اندیشه را تغییر دهد و چگونه برای مثال استفاده از صفت ها برای ایجاد خلاقیت و توانایی استفاده از تخیل یک نفر بسیار مهم است. اورول همچنین اشاره می کند که \"ساده سازی زبان\" بر ذهن و توانایی آن در تفکر عینی تاثیر می گذارد. یکی دیگر از موضوعات جالب در اینجا، احساسات است. این کتاب در مورد چگونگی تحول احساسات و چگونگی کنترل آنها در خود و دیگران پر شده است. در پروزه شگفت انگیز و هوشمند، اورول روش هایی را که می تواند عشق را از بین ببرد، محرک نفرت، انگیزه احترام و حتی اعتقاد به یک ایده است، آشکار می سازد. این کتاب همچنین اهمیت رابطه جنسی با دیگر غرایز انسانی، مانند اشتیاق به آزاد بودن را در شکل دادن جوامع به رسمیت می شناسد. من فکر می کنم که این کتاب سزاوار بیش از آن چیزی است که می شود، همراه با نویسنده آن. او یکی از باهوش ترین افرادی بود که در ادبیات ملاقات کردم و خواندن این کتاب قطعا یکی از بهترین تجربه های خواندن بود.
مشاهده لینک اصلی
خیلی خوبه وقتی 18 ساله بودم اولین بار آن را خوانده بودم و من را دور انداختم اما این بار دیگر در همان زمان تاثیر مشابهی نداشتم. هنوز عاشق آن بود. داستان بسیار شدید و پایان دادن به .... آن را دوست داشتم.
مشاهده لینک اصلی